..............................
به امید حضرت معبود
آسمان با ابرهایش
کاج هم با برگ هایش
بلبلی با نغمه هایش
هر گلی با رنگ هایش
کفتری با بال هایش
وان ستاره با نگاهش
ماه را با ماهتابش
آفتاب و نورهایش
کوه با آن صخره هایش
دشت با آن آهوانش
رودهم با آب هایش
دریا و موج هایش
را گواه خود گرفتم
تا در این اوقات زیبا
لحظه های پاک نجوا
تا به گوش تو رسانم
دوست دارم من شما را
سال نو بر تو مبارک
شاد باشی
راد باشی
در جهان آزاد باشی
آن وجود نازنینت
باشد همواره سلامت
جان من عیدت مبارک.
ای رحمت حق حیات انسان باران
ای نعمت رب نجات حیوان باران
ای شربت عذب هر درختی باران
ای نوش گوارای گیاهان باران
ای پاکی و شادی و طراوت درگل
ای منشا رشد لاله زاران باران
ای سبزی کوه وباغ و دشت وجنگل
ای موجب مایوسی شیطان باران
ای مایه ی شادی پرنده ،گنجشک
ای مائده ی خدای سبحان باران
ای گریه ی چشم آسمان عاشق
ای لذت جان و مثل رضوان باران
ای روشنی چشم ودل این الیاس
ای کشف وشهود و شوق عرفان باران
بیابیا باران
که خوب می آیی
به شرق و غرب و
هم جنوب می آیی
بیابیا باران
که خوب می آیی
برای شادی در
قلوب می آیی
بیا بیا باران
شدید می آیی
بیا بیا باران
مدید می آیی
بیا بیا باران
چه خوب می آیی
برای دورانی
جدید می آیی
بیا بیا باران
لطیف می آیی
برای شمشاد
نحیف می آیی
بیا بیا باران
که خوب می آیی
برای ایران
شریف می آیی
بیا بیا باران
عزیز می آیی
گهی به رگبار و
تمیز می آیی
بیا بیا باران
که خوب می آیی
و گاه هم دیدم
که تیز می آیی
بیا بیا باران
که شاد می آیی
بیا بیا باران
برای داد می آیی
بیا بیا باران
که خوب می آیی
برای تذکار ی
به یاد می آیی
ای دل ودلدار کجامی روی؟
ای تو مرا یار کجا می روی؟
شهد لبت داروی جان پروراست
داروی بیمار کجا می روی؟
داری اگر قصد تفرج کنون
بی من بی کار کجا می روی؟
برسخنت دارم عجیب اشتیاق
هست مگر عار؟کجا می روی؟
ای تو شب تار مرا روشنی
ای مه عیار کجا می روی؟
بوی تو پیچیده در این کوچه ها
ای گل بی خار کجا می روی
دیدم واین جان من آتش گرفت
شعله به رخسار کجا می روی؟
عشق تو الیاس که مجنون نمود
فتنه ی بیدار کجا می روی ؟