-
هیچ هیچ: الیاس امیرحسنی
جمعه 5 آبان 1402 10:37
دنیا همه کارش هیچ هیچ است در هرنفسی هزار پیچ است دانی که در زبان ترکی شمشیر به معنی قلیچ است آن خوردنیی که دوست داری در بوفه به نام ساندویچ است آن ساعت معروف جهانی در روستای گرینویچ است پسوند مذکران روسی اوف یاکه چف آن یکی کوویچ است آن موقع نشد به تو بگویم روشنگر ماشین هم سوویچ است یک چیز دگر اضافه سازم یک کلمه ی ترکی...
-
غزه : الیاس امیرحسنی
یکشنبه 30 مهر 1402 20:46
شیلاق آتاری گور نئجه آدمکش صهیون مست ایله ییب او اشگی بیماری و افیون آلله هره نی بیر ایشه خاطیر یاراتیپدیر به بکلری اولدورمگه یاراندی بو شمعون اولدودوردی اوشاقلاری آخور هانسی گناهه ای لعنت اوناتانیاهویا ؛ قاتل ملعون ییخدی غزه نی تو پراقا قاتدی بو ابوالهول تیترتدی بوتون قلبیلری ایلد ی مجنون دنیادا سیاست کش اکن آیری...
-
ای چیرکینک: الیاس امیرحسنی
شنبه 8 مهر 1402 17:42
وار منیم سندن نه شیرین خاطیره ای چیرکینک گل کمک وئر بوگئجه بو شاعیره ای چیرکینک توزلوباغوندا درردیم دولدوراردوم صاندوقا میندیرردیم اشّگه یا قاطیره ای چیرکینک سکی باشوندا چیلاوس خانه لر یادش بخیر ازدیرردی گیلالاری یولایاردی تندیره ای چیرکینک بعضی لر وارلارییدی قیش ائوی ،پرچین لری اوردا ساخلاردی آنالار شبچره ای چیرکینک...
-
همیشه شاد روحتان :الیاس امیرحسنی
شنبه 8 مهر 1402 07:46
تقدیم به روح پرفتوح معلم عزیزم مرحوم خانم فاطمه یاوری رضوان الله تعالی علیها شنیده ام که رفته ای به دورها و دورها معلم عزیزمن ببین تو شوق وشورها دوباره مهرماه شد ولی تو نیستی چرا سفر به خیر رفته ای به نزد حضرت خدا من و تمام بچه ها که درس خوانده ی توایم همه همه همه همه همه بچه ی توایم غروب تو غروب نیست تو خود چراغ...
-
رباعیات :الیاس امیرحسنی
سهشنبه 4 مهر 1402 17:01
در دیده ی ما جهانی از معنایی زیبایی و دلنشینی و رعنایی لا حول ولا قوه الا بالله بسیار شریف و خوب و بی همتایی در یاد منی همیشه ای زیبا رو بیرون نشوی به زور سحر و جادو انداخته ام تورا درون قلبم خواهی بدهم قلب خودم را کادو در ذوق شمال و بارش بارانم اما که در این مخمصه ی زندانم آزادی مادرگرو لطف شماست هرچند که بنده نیز از...
-
پاییز جان سلام :الیاس امیرحسنی
شنبه 1 مهر 1402 07:36
پاییزجان سلام با رنگ های بدیعت خوش آمدی با رقص برگ های شریفت خوش آمدی با مهر ماه عزیزت خوش آمدی با گرمی نور عصرگاهت خوش آمدی آغاز باتوشد دانایی و قلم شوق به درس و علم عشق و امید و حلم پاییز جان سلام باهرچه آرزو من دوست دارمت آبان تو پر از باران و زندگی است آذر مهت همه گرمای زندگی است پاییزجان درود خوش آمدی عزیز پاییز...
-
تمام شد : الیاس امیرحسنی
سهشنبه 14 شهریور 1402 21:54
خیلی ها بودند که دوست داشتنشان تمام شد اما من دوست داشتنم تمام نخواهد شد مگر این که خودم تمام شوم
-
سلام به همدان :الیاس امیرحسنی
سهشنبه 14 شهریور 1402 09:21
شهر سینا شهربابا طاهر عریان سلام شهراستادان من شهر مه و باران سلام شهرعشقی شهر مفتون شهرعارف شهر عشق شهر غار صدر وشهر کوه و کوهستان سلام شهر کوه گنج نامه ؛هگمتانه تپه ی عباس آباد شهر کوزه شهر سیر و شهر تویسرکان سلام شهر علم وفلسفه شهر ریاضیات محض شهر تمهیدات و تنبیهات در عرفان سلام شهر ترکان بهار و فامنین و لاله جین...
-
دنیا فقط دو روز است :الیاس امیرحسنی
شنبه 11 شهریور 1402 18:57
غمگین نباش فرزند برخیز رو به دربند باعشق باش و لبخند دنیا فقط دو روز است باید که شاد باشی دلسوز و رادباشی اکشن زیاد باشی دنیا فقط دوروز است اصلا نخور که غصه خواهد رسید حصه اما بساز قصه دنیا فقط دو روز است یعنی نما تلاشت کن جستجو معاشت کن غوص در قماشت دنیا فقط دو روز است دوری کن از شرارت پیدا نما مهارت باشی که با جسارت...
-
اگر بخواهم :الیاس امیرحسنی
جمعه 3 شهریور 1402 14:07
اگر بخواهم اگر بخواهم می توانم برای تک تک اعضای بدنت شعر بگویم حتی برای تک تک تارهای مویت اما مگر شعر جای تو را می گیرد اگر بخواهم می توانم برای تک تک گل های پیراهنت شعر بگویم حتی برای دگمه و زیپ لباست اما مگر شعر جای تو را می گیرد اگر بخواهم می توانم برای صدایت،برای نگاهت، برای لبانت شعر بگویم اما مگر شعر جای تو را...
-
آی قارا گوزلو(ای سیاه چشم):الیاس امیرحسنی
سهشنبه 31 مرداد 1402 08:17
آی قارا گوزلو آی قارا گوزلو قادان آلام سنین گل گوروم او گوزلرینی اول یاخین ووردی منی ییخدی او گوزلر جانوم ایندی منیم بارلوقوم اولدی چتین ترجمه ای سیاه چشم دردت به جانم بیا نزدیک تا چشمت را ببینم چشمانت مرا زد و به زمین انداخت ای جانم دیگر بهبودی من کاری سخت شد آی قارا گوزلو هارادان گلمیشن کیملری بو گوزلرینن ییخمیشن آی...
-
من آن خیرم :الیاس امیرحسنی
پنجشنبه 26 مرداد 1402 11:57
تو را مانند باران دوست دارم تو را آسان آسان دوست دارم برایم معنی زیبای عشقی چوگلهای گلستان دوست دارم تو نور روشنی بخش شب من توراچون ماه تابان دوست دارم تو زیبایی تو جذابی تو خاصی تو را مثل زمستان دوست دارم نگاهت می کند مست آدمی را چوآبی در بیابان دوست دارم من آن خیرم که شرم کور کرده تو را ای دختر خان دوست دارم بگو...
-
گئت قادان آلام:الیاس امیرحسنی
پنجشنبه 19 مرداد 1402 16:37
مندن سنه دوست چیخمز آقا گئت قادان آلام آدم اوز ائوین ییخمز آقا گئت قادان آلام خائن رفقا لر اوره گیم سیخدی داریخدیم هش زاد بئله، سیخمز، آقا ،گئت قادان آلام میلت باشی سطل آشغال ایچینده،یئدیم افسوس ظالیمده راحات تیخمز آقا گئت قادان آلام بیر کیمسه کی عشقینده وفادار اولارسا هئچ موقع گئجیخمز آقا گئت قادان آلام زلفون نه قدر...
-
رازقانوم ۲
یکشنبه 8 مرداد 1402 15:27
رازقانوم آی رازقانوم من گزمیشم باغلارون دلانموشام داغلارون منم سنین حیرانون رازقانوم آی رازقانوم گوزل دیر او چایلارون قناتلارون غارلارون چولِرون آقاچلارون رازقانوم آی رازقانوم نه خوش اولار ازناوون سیکه مرین یولارون بیرامون و توی لارون رازقانوم آی رازقانوم شیرین دیر اوزوملارون قند تکی ایده لارون آخ نئجه باداملارون...
-
احترام به طبیعت:الیاس امیرحسنی
چهارشنبه 4 مرداد 1402 09:51
احترام به طبیعت امروز زندگی مدرن و شهری موجب شده است که انسان طبیعت و احترام به طبیعت را به بوته ی فراموشی بسپارد .بشری که با پیشرفته ترین ماشین ها هواپیماها و کشتی ها و قطارها مسافرت می کند .چرا به فکر طبیعت نیست و به طبیعت احترام نمی گذارد؟ دشت های فراخ را مشاهده می کنیم که مملو از نایلون و پلاستیک است گویی که...
-
عاقبت
سهشنبه 3 مرداد 1402 12:19
از خرافات و خرافاتی بریدیم عاقبت بر مراد بی مرادی هارسیدیم عاقبت در دو روز زندگانی اشتلم دیگر چرا ماسزای کارهامان راچشیدیم عاقبت مادگرازحوروغلمان هانظربرداشتیم درجهنم منزلی ارزان خریدیم عاقبت دسته ی ماشدجدااز دسته زرق و ریا ماصدای العطش ها راشنیدیم عاقبت آی سیستان وبلوچستان سلامم برتوباد ما شما رادیده بودیم یاندیدیم...
-
ای درحرم نشسته:الیاس امیرحسنی
پنجشنبه 29 تیر 1402 11:36
ای در حرم نشسته من هم دلم شکسته دلم به غیر از خودت دل بر کسی نبسته ای در حرم نشسته من خسته ام تو خسته یارب دلم دلی کن پاک از غم وخجسته ای درحرم نشسته از ما و من گسسته تقدیم بر شما باد گل دسته دسته دسته ای درحرم نشسته در روی غیر بسته ای مومن و خدایی از هرچه هست رسته ای در حرم نشسته ای از زمانه جسته روییدنت مبارک ای عشق...
-
داستان چهار بچه گربه:فرشته امیرحسنی
چهارشنبه 20 اردیبهشت 1402 07:53
چهاربچه گربه روزی وروزگاری یک گربه ی ملوس در یک لانه ی کوچکی زندگی می کرد .او بعد از مدّتی چهاربچّه گربه ی ناز و با نمک به دنیا آورد. بچّه ی چهارم که از همه کوچکتر و بازی گوش تر بود گفت :"من می خواهم بازی کنم." بچه ی سوم که خواب آلو تر از همه بود گفت :"من می خواهم به لانه بروم و استراحت کنم ." بچه...
-
داستان لباس عید : فرشته امیرحسنی
چهارشنبه 20 اردیبهشت 1402 07:43
لباس عید یکی بود ،یکی نبود.دختری با خانواده اش در کلبه ای زیبا زندگی می کردند .نام دختر زینب بود و برادری داشت که نامش علی بود .زینب از علی چهار سال کوچک تر بود . نزدیک عید بود .روزی مادرزینب به آن ها گفت :"من به همراه پدرتان به بازار شهر می رویم تا برایتان لباس نو برای عید بخریم ." مادر وپدر برای زینب لباسی...
-
بهار :الیاس امیرحسنی
چهارشنبه 30 فروردین 1402 05:02
ای به فدای قدمت آمدی با همه لطف و کرمت آمدی شاد نمودی دل آلاله را با حشم وبا خدمت آمدی سبز شده دامن دشت و دمن بازر و سیم و درمت آمدی بار دگر زنده نمودی مرا با نفس روح دمت آمدی باد چو گیسوی تورا می شکست با چه غرور و عظمت آمدی در همه جا ذکر خم زلف توست با عدد وبا رقمت آمدی وای زدست رقبایت امیر باز که با این صنمت آمدی
-
یاغوش :الیاس امیرحسنی
پنجشنبه 17 فروردین 1402 09:46
آتلی یاغوش یاغیری کیمدیر اینک ساغیری غم وارومدور اورکده بویوک داغون آغیری آلا چالپاو یاغیری کیمدی منه باخیری منده اونا باخاندا چترینی تئز آچیری تولی یاغوش یاغیری دره لردن آخیری چایدان سل یولانیری هرکیمدیر کی قاچیری قورد دوغوری بو یاغوش یاواچالی گول دانوش کندین یادی خیر اولسون چولده گئیردیک چاموش ترجمه : باران تندی می...
-
خودِزندگی:الیاس امیرحسنی
شنبه 12 فروردین 1402 12:23
می خواهی بگویم زندگی چیست؟ زندگی تویی چون اگر تو نبودی نه شاعری بود و نه شعری نه شوری بود ونه شوقی اگر تو نبودی نه خنده ای بود ونه غصه ای نه کاری بود و نه کوششی نه عشقی بود ونه عاشقی تو خالق زندگی هستی تو خود خود زندگی هستی
-
شب فراق:الیاس امیرحسنی
جمعه 11 فروردین 1402 10:57
خودت که خوب می دانی نشانه های حضورت برای آدم عاشق دلیل خوشحالی است چنان که آنلاینی خودت که خوب می بینی تمام همت آدم عاشق برای دیداراست اگرچه تصویری اگرچه پنهانی خودت که می فهمی خنک ترین آبی که می شود نوشاند به آدمی تشنه به وقت مهمانی زدست معشوق است توخود که می خوانی قشنگ ترین پیغام برای یک عاشق حدیث لبخند است تو معرفت...
-
کاش درختی بودم :الیاس امیرحسنی
پنجشنبه 3 فروردین 1402 17:39
کاش درختی بودم وبا نسیم روحبخش تو شکوفه می دادم. درهرم آفتاب مهربان میوه ام را می چیدی ودر رنگین کمان برگ هایم با خش خش صدا ها می رقصیدی در سوز وسرما و برف و بوران دی هرسم میکردی وبا شاخه های خشکم آتش درست می کردی و گرمت می شد خوشا آن روزها که تکیه بر من می دادی ودر سایه ام می نشستی و من بی هیچ ترس و واهمه و اضطرابی...
-
باران ۵:الیاس امیرحسنی
چهارشنبه 2 فروردین 1402 07:55
خوش آمده ای باران بر دشت ودمن باران خوش باد دل دهقان در باغ وچمن باران خوش باتو شود باران حال دل ما باران با آمدنت خوش شد آب و گل ما باران با آمدنت باران خندید گلی باران بلبل زده بشکن ها رقصید ملی باران بسیار بیا باران هر روز بیا باران ایران چو گلستان کن یکریز بیا باران
-
عید امسالتان مبارک باد :الیاس امیرحسنی
دوشنبه 29 اسفند 1401 12:16
با سلام وادب به استادان آن بزرگان و آن هنرمندان دور باد از حریم دفترتان نامبارک قدوم شیادان عید امسالتان مبارک باد دلتان مملو از بهارک باد دوست دارم همیشه خوش باشید سفر عید تان چنارک باد ای کسانی که آشنای منید از گرانمایگان عمر منید پرتو نورتان درخشان است مهربان دوستان و یار منید کاش ظلم وستم شود نابود بازگردیم به...
-
جان من عیدت مبارک:الیاس امیرحسنی
دوشنبه 29 اسفند 1401 12:04
آسمان با ابرهایش کاج هم با برگ هایش بلبلی با نغمه هایش هر گلی با رنگ هایش کفتری با بال هایش وان ستاره با نگاهش ماه را با ماهتابش آفتاب و نورهایش کوه با آن صخره هایش دشت با آن آهوانش رودهم با آب هایش دریا و موج هایش را گواه خود گرفتم تا در این اوقات زیبا لحظه های پاک نجوا تا به گوش تو رسانم دوست دارم من شما را سال نو...
-
ای باران :الیاس امیرحسنی
پنجشنبه 25 اسفند 1401 10:06
ای رحمت حق حیات انسان باران ای نعمت رب نجات حیوان باران ای شربت عذب هر درختی باران ای نوش گوارای گیاهان باران ای پاکی و شادی و طراوت درگل ای منشا رشد لاله زاران باران ای سبزی کوه وباغ و دشت وجنگل ای موجب مایوسی شیطان باران ای مایه ی شادی پرنده ،گنجشک ای مائده ی خدای سبحان باران ای گریه ی چشم آسمان عاشق ای لذت جان و...
-
بیا بیا باران:الیاس امیر حسنی
چهارشنبه 17 اسفند 1401 21:05
بیابیا باران که خوب می آیی به شرق و غرب و هم جنوب می آیی بیابیا باران که خوب می آیی برای شادی در قلوب می آیی بیا بیا باران شدید می آیی بیا بیا باران مدید می آیی بیا بیا باران چه خوب می آیی برای دورانی جدید می آیی بیا بیا باران لطیف می آیی برای شمشاد نحیف می آیی بیا بیا باران که خوب می آیی برای ایران شریف می آیی بیا...
-
کجا می روی ؟:الیاس امیرحسنی
جمعه 5 اسفند 1401 12:17
ای دل ودلدار کجامی روی؟ ای تو مرا یار کجا می روی؟ شهد لبت داروی جان پروراست داروی بیمار کجا می روی؟ داری اگر قصد تفرج کنون بی من بی کار کجا می روی؟ برسخنت دارم عجیب اشتیاق هست مگر عار؟کجا می روی؟ ای تو شب تار مرا روشنی ای مه عیار کجا می روی؟ بوی تو پیچیده در این کوچه ها ای گل بی خار کجا می روی دیدم واین جان من آتش...