چشم تو قلب مرا تسخیر کرد
در گلویم لقمه ی تو گیر کرد
تا نگاهم برنگاهت اوفتاد
در کواکب بر زحل تاثیر کرد
تو شدی خورشید من گشتم زمین
روشنانم با تو را تقدیر کرد
خوش بتاب ای آفتاب زندگی
برگ ها را نور تو تفسیر کرد
ای زحل زیبای رویا ی زمین
مشتری خواب مرا تعبیر کرد
تشنگی ها زخم ها و مرگ ها
روح غمگین مرا هم سیر کرد
گرچه الیاست به آرامش رسید
لیکن اندوه تو اورا پیر کرد